تعریف برند به زبان ساده
به نام بزرگترین و برترین برند شخصی جهان، خدای مهربان
هر بازی را وقتی می‌توانیم شروع کنیم که با قواعد آن بازی آشنا باشیم؛ چقدر با قواعد برندسازی آشنا هستید؟
اولین مسئله مهم در برندسازی یا هر چیز دیگه‌ای بنظرم مشخص کردن تعریف درستی از آن مفهوم هست، در ادامه این مقاله با دو مفهوم بسیار مهم برند و برندسازی آشنا خواهید شد.
بعد از خواندن این مقاله به‌راحتی و به صورتی دقیق خواهید توانست برند و برندسازی را تعریف کنید و حتی آن را برای دیگران با مثال توضیح دهید.
خب، برویم سر وقت تعاریف!
کافی است در اینترنت واژه برند را در حضرت گوگل جستجو کنید تا با تعداد زیادی تعاریف متفاوت، پیچیده، ناکامل و حتی خنده‌دار آشنا بشوید، مانند شخصی که برند را یک عتیقه می‌دانست!!!
عتیقه ای که هر چه زمان بیشتری ازش بگذرد ارزشش نیز بیشتر می‌گردد!
بنظر می‌رسد تعریف شراب را با برند اشتباه گرفته است!!
اما واقعا معنی برند چیست؟
برند یعنی تصویر عینی و ذهنی از یک فرد، شرکت و یا منطقه جغرافیایی.
تصویر عینی تمام آن چیزهایی است که با حواس پنجگانه خودمان می توانیم ببینیم، لمس کنیم، بشنویم، مزه و یا بو کنیم.
تصویر ذهنی نیز تمام آن تداعی ها و برداشت های انتزاعی است که ما از تجربه حواس پنجگانه به دست می آوریم
حال بگذارید مثالی برایتان بزنم تا بهتر این تعریف را درک کنید.
وقتی کسی به شما می گوید مرسدس بنز چه اتفاقی در مغز شما رخ خواهد داد؟
برای لحظه ای به این موضوع فکر کنید…
بله، بعد از شنیدن این اسم تعدادی تصاویر عینی و ذهنی در ذهن شما مجسم خواهند شد.
تصاویر عینی مرسدس بنز مانند : نام، لوگو، هویت بصری، کیفیت فیزیکی: چراغ‌ها، درب‌ها، جلو پنجره مخصوص و… خواهند بود.
از طرفی دیگر بعد از شنیدن اسم مرسدس بنز تعدادی تصاویر ذهنی(مفاهیم انتزاعی و غیر قابل لمس) در ذهنتان شکل خواهد گرفت، مفاهیمی مانند: پرستیژ، لوکس، کیفیت ، تکنولوژی بالا، مهندسی با دقت آلمانی، اعتبار، ثروت و….
حالا اجازه بدهید به سوال دیگری که خیلی از موارد پرسیده می‌شود جواب دهیم، اینکه آیا لوگو، نام، هویت بصری و… به تنهایی می‌توانند معادلی برای برند در نظر گرفته شوند یا خیر؟
در جواب باید بگویم هم بله و هم خیر!
اول با بله شروع می‌کنم.
بله، درست است که هیچ کدام از موارد بالا به تنهایی نمی‌توانند برند را تعریف کنند اما در عین حال هر کدام از این موارد به تنهایی می توانند تمامی معانی که یک شرکت سعی دارد برای برند خودش ایجاد کند را همراه داشته باشند.
در واقعیت برای ما انسان‌ها با مغزهای پیچیده ای که داریم برای هر کدام از موارد بالا، تمامی تصاویر عینی و ذهنی در کسری از ثانیه شکل خواهند گرفت و برند مورد در نظر در ذهنمان تعریف می‌شود. بنابراین با اینکه هیچ کدام از تصاویر عینی مانند لوگو، نام، محصول و… به تنهایی تعریفی برای برند محسوب نمی‌شوند اما همانطور که در بالا اشاره کردیم توانایی این را دارند تا تمامی برداشت هایی که از یک برند وجود دارد را در ما به وجود بیاورند.
عجیب است، درست می‌گویم؟
به عنوان مثال شاید رایحه ادکلن دوست شما هیچ وقت نتواند و نمی تواند هم به تنهایی کل شخصیت ایشان را برای شما یادآوری کند ولی ناخودآگاه با آمدن آن رایحه بسیاری از ویژگی‌های مختلف دوست‌تان در ذهن شما به صورت یک کل، مانند مجموعه ای از چراغ های بهم پیوسته روشن می‌شود؛ از شخصیت او گرفته تا نحوه راه رفتن، عقایدش، خاطراتی که با او دارید(چه بد چه خوب) و…
و در واقعیت مگر برند غیر از این است؟
اینکه بتواند برای ذهن شما تعدادی تصاویر عینی و ذهنی که مطلوب خودش است را ایجاد کند.
پس در چه زمان نمی‌توانیم برند را معادل نام، لوگو، هویت بصری و … بدانیم؟
زمانی که بخواهیم هر کدام از این موارد را صرفاً و تنها بر روی کاغذ تعریف کنیم!
بله، به صورت خلاصه لوگو به نشانه ای تعبیر می‌گردد که یک فرد یا شرکت برای خودش به منظور ایجاد تمایز و تشخیص راحت از رقیبان طراحی می‌کند اما در دنیای واقعی و با ذهن پیچیده‌ای که داریم آیا زمانی که شما لوگو مرسدس بنز را می‌بینید فقط تصویر زیر درون ذهنتان نقش می‌بندد؟
تا اینجا سعی کردیم برند را به صورت دقیق تعریف کنیم اما سوال بعدی این است که برندسازی چیست؟
به صورت خلاصه باید بگوییم برندسازی پروسه دقیق و مستمر ساخت تصاویر عینی و ذهنی هستند که شرکت‌ها یا افراد دوست دارند در ذهن مخاطبان خود ایجاد کنند.
اصولا تصاویر عینی مانند هویت بصری(شامل: لوگو، رنگ، تایپوگرافی، اشکال گرافیکی و استایل کلی)، نام، شعار و… در شروع کسب و کارها توسط ایده موسس یا موسسان به وجود می‌آید.
در هر صورت باید بگویم برندسازی از آن بابت به دقت و استمرار نیاز دارد زیرا زمانی که شما لوگو، شعار، هویت بصری و… را طراحی می‌کنید در واقع دارید چندین و چند میلیون تومان هزینه طراحی و چاپ می‌دهید، بنابراین هر چه دقت کمتری به‌خرج دهید در آینده بیشتر بخرج خواهید افتاد.
از طرف دیگر در کنار ساخت تصاویر عینی، تصاویر ذهنی باید به صورت مستمر و به شکل پیامی واحد به مخاطبان هدف ارسال گردد تا کم‌کم نام برند شما با یک پیام و مفاهیم مرتبط گره بخورد.
شما می‌توانید در مقاله بررسی تصاویر عینی و ذهنی 10 برند مطرح جهان بیشتر با این موضوع آشنا شوید.
اما علت این استمرار و ثبات در انتقال یک پیام واحد را در مقاله آچار فرانسه نباشید می‌توانید مطالعه کنید ولی اگر بخواهم برایتان مثالی بزنم باید بگویم: سوپر مارکت نزدیک خانه‌تان را در نظر بگیرید که هر ماه تغییر دکوراسیون دارد و مشتریان قدیمی هم هر چند وقت یک بار باید بپرسند که در کدام یخچال و دقیقا کجا ماست هایش را قرار داده است!
این تغییرات دائمی و فراوان برای انسان های امرازی پر مشغله که مغز آن‌ها علاقه زیادی به کنار گذاشتن اطلاعات فراوانی که در طول راز به انواع و اقسام گوناگون به او می‌رسد؛ بسیار گیج کننده است.
به عنوان مثالی دیگر مفهوم کیفیت، ماندگاری و دقت با نام ژاپن یا آلمان گره خورده است زیرا همواره طی زمانی طولانی این برندهای کشوری به ساخت و ارائه محصولاتی با مفاهیم بالا اقدام کرده‌اند.
نتیجه‌گیری
برند یعنی تصویر عینی و ذهنی از یک فرد، شرکت و یا منطقه جغرافیایی و برندسازی یعنی پروسه دقیق و مستمر ساخت این تصویر عینی و ذهنی.
دیدگاهتان را بنویسید